برای گپ زدن به شعبه ولی عصر یکی از کافه های زنجیره ای که پاتوق همیشگی اش است، دعوت مان می کند. ظاهرش شیک و باکلاس است ولی نه آنقدر که چیز متفاوتی در پوشش و مدل موهایش به چشم بیاید. اگر حرف هایش را نشنوی، باور نمی کنی که حقوق ماهیانه یک کارمند پول توجیبی یک روزش است. در حرف هایش غیر از بی خیالی مایه دارانه، نشان خاصی از تجمل و بچه پولداری نیست. حتی پیج بچه پولدارهای تهران را هم ندیده است و فقط از این ور و آن ور تعریف هایش را شنیده است.
یک روز یک بچه پولدار مولتی میلیاردر ایرانی
مثل بیشتر پولدارها، در مقابل سوال هایی مثل «این همه پول را از کجا آوردی؟» گارد دارد و از همان اول شرط می کند که از این سوال ها نپرسیم. حتی با اینکه در رابطه با خانه و زندگی اش فکت های قابل پیگیری می دهد ولی اصرار دارد اسمی ازش برده نشود. در مقابل اصرارها برای گفتن اسمش می خندد و می گوید: «حالا چه فرقی می کنه؟! اصلا بنویس علی علی زاده!»
قبول داری بچه پولداری؟
اگر به معنای بدش در نظر نگیریم، آره، چرا قبول نداشته باشم؟
درآمدت از چه راهی است؟ از خانواده پول می گیری؟
به طور ثابت که پول مشخصی بگیرم، نه؛ ولی هر وقت بخوام از خانه بیرون بروم، پدر، مادربزرگ و پدربزرگم جدا جدا می گویند «این پول را بگیر دست خالی بیرون نروی».
این پول توجیبی تقریبا چقدر است؟
چیز ثابتی نیست. هر کسی هر چقدر پول نقد دم دستش باشد، یک مقدارش را به من می دهد.
حالا به طور میانگین چقدر می گیری؟
از هر نفر، سیصد چهارصد هزار تومان.
یعنی در ماه 40-30 میلیون تومان پول توجیبی می گیری؟!
آره. حالا نه با این غلظت، چون کم و زیاد می شود. بسته به خواسته های آن زمانم پول می گیرم.
24 ساعت از زندگی یک بچه پولدار واقعی
چه کار می کنی با این همه پول؟
این پول زیادی نیست برای خرج کردن. یعنی هر چقدر هم که پول داشته باشی، راه برای خرج کردنش وجود دارد. مثلا پیراهن آ ث میلان را – که خیلی خوشم می آید – از نمایندگی اش 500 هزار تومان می خرم. یا یک کمربند می بینم مارک است، یک میلیون پولش را می دهم. اینطور نیست که برای خرج کردن مشکلی داشته باشی.
به طور معمول صبح تا شبت را چطور می گذرانی؟
(می خندد) زندگی من صبح تا شب ندارد.
عکس های جدید
چرا؟
من معمولا 4 بعدازظهر از خواب بیدار می شوم و 8 صبح می خوابم.
خب چهار عصر تا هشت صبح ات را چطور می گذرانی؟
بیدار که می شوم، غذایی که مادربزرگم آماده کرده است را می خورم. دوش می گیرم و با بی ام و از خانه می زنم بیرون برای دور دور. البته اسم دور دور بد در رفته. اصلا اهل این نیستم که توی خیابان کسی را سوار کنم. با دوستانم قرار می گذارم و با ماشین توی خیابان می چرخیم. بیرون شام می خورم و شب خانه یکی جمع می شویم و تا هفت هشت صبح بیدار می مانیم.
تا صبح چه کار می کنید؟
اگر پیش بچه ها باشم، دسته جمعی بازی می کنیم و اگر خانه تنها باشم معمولا تا صبح با لپ تاپم فیلم و سریال های روز دنیا را پیگیری می کنم. صبح هم یک چیزی می خورم و می خوابم.
یعنی هر روز همینطور بی هدف توی خیابان چرخ می زنی؟
– آره خب. این گاز دادن بهم حال می دهد، مخصوصا توی اتوبان.
هیچ کاری جذاب تر از دور دور نیست؟
نه واقعا. اینجا امکاناتی نداریم. مرکز تفریحی جذابی داریم؟ چه جایگزینی برای دور دور من هست؟
حوصله ات سر نمی رود؟ از این همه یکنواختی خسته نمی شوی؟
چرا؛ یک بار اینقدر حوصله ام سر رفته بود که رفتم در یک صرافی و با حقوق ماهی 800 هزار تومان کار کردم. همه مسخره می کردند و می گفتند تو که اینقدر پول داری، چرا اینجا کار می کنی ولی برای من پول مهم نبود. می خواستم یک کاری کنم که احساس مثبت بودن بهم دست بدهد. البته بعد از یک مدت که کار یاد گرفته بودم، به مشکل خوردم و بیرون آمدم.
تمام دوستانت از نظر مالی در سطح خودتان هستند؟
نه. من چون منیریه هستم، دوست با درآمد پایین هم زیاد دارم. بعضی شب ها این دوستانم دعوتم می کنند خانه شان و تا صبح با ایکس باکس فوتبال بازی می کنیم. خیلی بهم حال می دهد. گاهی وقت ها هم فیلم و سریال می بینیم و کله سحر می رویم کله پزی.
تا حالا شده است کسی از این دوستانت به این خرج کردن های بی رویه ات ایراد بگیرد؟
زیاد پیش می آید. یکی از دوستانم – که چهره شناخته شده ای هم هست – بهم می گوید می دانی با این شلوار مثلا دو میلیون تومانی تو، چند نفر می توانند شلوارهای معمولی بخرند؟
چه واکنشی نشان می دهی؟
خب منم آدمم. برایم مهم است که یک عده به نان شب شان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می دهد و تا حدی کمک می کنم ولی مسئول بی پولی این آدم ها که من نیستم.
مثلا به این بچه های سر چهارراه ها، چقدر کمک می کنی؟
یک اشتباهی که در مورد من می کنید این است که انگار با این فضاها غریبه ام و فقط از پشت شیشه ماشینم می بینم شان ولی گفتم، خانه ما منیریه است و من با خیلی از این آدم ها برخورد دارم.
واقعا؟ حالا با این همه درآمد، چرا منیریه؟
ما خانوادگی در این محل بزرگ شدیم و با این فضاها حال می کنیم. البته خانه مان خفن است. فکرتان سمت خانه کلنگی های محل نرود!
راستش باورش برایم سخت است…
چرا؟ ما اینقدر آدم های عجیبی نیستیم.
چرا فرق می کنید دیگر! مثلا تا حالا شده برای پول لنگ بمانی؟
آره خب. من هم چیزهایی می خواستم که نتوانسته ام بخرم یا مثلا اینکه پول زیاد دارم، دلیل نمی شود با فروشنده ها چانه نزنم و فروشنده هر چقدر گفت من هم بدهم. بحث کلاس و این حرف ها به کنار ولی هر وقت حس کنم که می خواهد سرم را کلاه بگذارد، سعی می کنم با بحث، از حقم دفاع کنم. بارها شده است 300-200 هزار تومان از قیمت اولیه ارزان تر خریده ام.
سخت ترین لحظات زندگی ات که حسابی کلافه ات کرده کی بوده؟
چند ماه پیش ماشینم را فروختم و گفتم یک مدت بدون ماشین زندگی می کنم. یک هفته نرسیده بود که اینقدر کلافه شدم که رفتم پیش بابا و گفتم «بابا، من دیگه خسته شدم، ماشین می خوام.» بابا هم گفت برو هر کدام را می خواهی بخر و همین بی ام و را برایم خرید.ش
ایده ایجاد پیج بچه پولدار ها برا اولین بار در سال ۲۰۱۲ در یکی از صفحات خارجی اینستاگرام شکل گرفت و عده ایی بچه پولدار با عکس گرفتن از وسایل و لوازم شخصی و خانه و ماشین های لوکس خود و قرار دادنشان در آن پیج تا به خودنمایی و فخر فروشی بپردازند . چندی قبل عده ایی از دختر و پسر های پولدار تهرانی به تقلید از آنها با ایجاد صفحه ایی در اینستاگرام و قرار دادن تصاویری از وسائل گران قیمت ماشین های لوکس پارتی های خانگی و … دست زدند .
به نقل از المانیتور : شاید در اینجا گمان کنید، مجموعهای از تصاویر ثروتمندان یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، جایی مانند امارات متحده عربی را میبینید؛ به واقعیت نزدیک شدهاید، ولی باید از خلیج فارس بگذرید تا به ایران برسید. المانیتور با این مقدمه به خودنمایی گروهی از ثروتمندان تازه به دوران رسیده ایران در فضای مجازی پرداخته است. هولی داگرز در ادامه این گزارش نوشته: این تصاویر نشان دهنده زندگی پسران و دختران طبقه خاصی در ایران است که میتوان آنها را یکدرصدیهای ایران نامید و این در شرایطی است که رسانههای غربی پر از کلیشههای عجیب و غریب از زندگی در ایران است. فهرست این کلیشه ها البته بی پایان است.
در حالی که موقعیت واقعی بسیاری از تصاویر موجود در حساب کاربری با نام @richkidsoftehran در اینستاگرام به دلیل عکاسی در فضاهای داخلی قابل تشخیص نیست، برخی از مواد خوراکی با برندهای ایرانی در کنار گرانترین مشروبهای غربی قرار گرفته است. کسی که با ایران آشنا باشد، میتواند به سادگی نماهایی از خیابان های فرشته و الهیه را در این تصاویر ببیند. خودروهای گرانبهای وارداتی که مخصوص مناطق خاصی از تهران است، با پلاکهای فارسی در این تصاویر خودنمایی میکند.
هرچند باور کردنی نیست، ولی نشریه معتبر اکونومیست گزارش داده که پورشه در سال ۲۰۱۱، در تهران بیش از هر شهر دیگری در خاورمیانه فروش داشته است. حتی میتوان تصاویری از رستوران سنتی دیوان را دید که در خیابانی است که کانون دور دور کردن طبقهای خاص در تهران است و اگر این شما را راضی نمیکند، میتوانید به تصویر پسری توجه کنید که همراه با عزیزان! خود سوار بر خودرویی آلمانی لذت میبرد.
یکی از کاربران به فینگلیش نوشته است: «ما این صفحه را ایجاد کردیم تا نشان دهیم زندگی در ایران همیشه بد نیست». هرچند این حساب های اینستاگرام واقعی هستند، ایده آنها کپی شده از صفحات غربی و به ویژه صفحه بچه پولدار های اینستاگرام (Rich Kids of Instagram) است که در سال ۲۰۱۲ به موفقیت رسید و حتی به شکل یک کتاب نیز درآمد.
این تصاویر نشاندهنده زندگی افرادی خاص و در شرایطی است که عموم مردم در فشار تحریم های سخت اقتصادی غرب هستند، به نظر میرسد، به رغم مشکلات اقتصادی و تورم وحشتناک ایران در سالهای اخیر، ثروت نزد عدهای که در بازار سیاه و فساد اقتصادی دستی دارند، همواره در حال افزایش بوده است. برخی از تحلیلگران اروپایی، این طبقه خاص در ایران را با الیگارشهای روسیه مقایسه میکنند که در پایان دوران شوروی از راه فساد به ثروتهای افسانهای دست یافتند.
عکس هایی از پیج بچه پولدارای تهران
عکس هایی از پیج بچه پولدارهای تهران
عکس هایی از پیج بچه پولدارهای تهران در اینستاگرام
عکس هایی از پیج بچه پولدارهای تهران در اینستاگرام
پوشش نامتعارف دختران در پیج بچه پولدارای تهران در اینستاگرام
عکس های ماشین های لوکس عده ایی در تهران
خوش گذرانی عده ایی بچه پولدار
عکس هایی از پیج بچه پولدارهای تهران
حضور دختران الکی در سونا
عکس هایی از وسائل بچه پولدارهای تهران
وضعیت دختران پولدار تهرانی در پارتی های شبانه
پیج بچه پولدارهای تهران
گردآوری : مجله اینترنتی پاتوق